واکسن یک سالگی
سلام جیگر گوشه مامان بعد از مدتها که از برنامه واکسن زدن دور بودیم دوباره رسیدیم به زدن واکسن یک سالگی.البته به خاطر تولدت وترس از اینکه مشکلی برات پیش نیاد،با پنج روز تاخیر واکسنت رو زدیم. باز هم مثل همیشه از شب قبل اظطراب اومد سراغم.ترس از تب کردن یا درد کشیدنت یا هر چیز دیگه ای که میتونه پیش بیاد.اخه همیشه تنها تو رو میبرم بعد تنها میاییم خونه وتا اخر شب تنها هستیم.از خودم میپرسم اگه مشکلی برات پیش بیاد باید چیکار کنم ولی یه دفعه یادم میاد که من یه خدایی دارم که بهش توکل کردم اون حواسش به من وتو هست .اره عزیز دلم خدا جانشین تمام نداشتن های ماست حالا بریم سراغ تعریف امروزی که باهم د...
نویسنده :
مامان الی
9:28