نهالنهال، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

دنیای شیرین نهال

واکسن یک سالگی

1393/3/4 9:28
نویسنده : مامان الی
1,894 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگر گوشه مامان

بعد از مدتها که از برنامه واکسن زدن دور بودیم دوباره رسیدیم به زدن واکسن یک سالگی.البته به خاطر تولدت

وترس از اینکه مشکلی برات پیش نیاد،با پنج روز تاخیر واکسنت رو زدیم.

باز هم مثل همیشه از شب قبل اظطراب اومد سراغم.ترس از تب کردن یا درد کشیدنت یا هر چیز دیگه ای که

میتونه پیش بیاد.اخه همیشه تنها تو رو میبرم بعد تنها میاییم خونه وتا اخر شب تنها هستیم.از خودم میپرسم اگه

مشکلی برات پیش بیاد باید چیکار کنم ولی یه دفعه یادم میاد که من یه خدایی دارم که بهش توکل کردم  اون

حواسش به من وتو هست .اره عزیز دلم

 

خدا جانشین تمام نداشتن های ماست

 

حالا بریم سراغ تعریف امروزی که باهم داشتیم

صبح که بابا داوود داشت میرفت شرکت من و تو هم حاضر شدیم تا ببرمت درمانگاه.بابا داوود ما رو رسوند و

خودش رفت شرکت.من هم یه بسم الله گفتم و وارد شدم.خیلی خلوت بود. وارد اتاق که شدم خانم مسول

به من گفت شما بنشین رو تخت ودست نهال رو بگیر وصورتش رو هم نگهدار تا خودش نبینه.

داشتم میزدم زیر گریه .آخه از تصور اینکه تا چند لحظه دیگه گریه میکردی داشتم دیوونه میشدم.

بالاخره سوزن رو فرو کرد و تو یه جیغ زدی .تا اومدی گریه کنی شروع کردم به نوازش کردن و خندوندنت و

خدا رو شکر دیگه یادت رفت.

به من گفتن عوارض واکسن از دوهفته دیگه شروع میشه که معمولا در پنج درصد بچه ها خودش رو نشون میده

همون جا تو دلم گفتم الهی هیچ بچه ای جز این پنج درصد نباشه.

 

خدایا:

تمام کوچولو ها رو در پناه امن خودت حفظ کن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

عمه لیلا
4 خرداد 93 11:52
عمه قربونت بره عزیزم شیرین عمه دلم برات یه ریزه شده
مامان الی
پاسخ
مرسی عمه جونم.منم دلم برای تو ومحمد جونم تنگ شده.ا قول من ماچش کن