نهالنهال، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

دنیای شیرین نهال

دنیای هفده ماهگی نهال جون

1393/8/3 12:48
نویسنده : مامان الی
725 بازدید
اشتراک گذاری

        ماهگیت مبارک 

 

شازده خانوم هفده ماهگی هم تموم شد و داری هر روز پیشرفتهای خیلی خوبی از بزرگ شدنت رو به ما نشون

میدی. من هم هر بار با دیدن شیرین کاریهات و چیز های جدیدی که یاد میگیری چشمام از اشک پر میشه و خدا رو

شکر میکنم و غیر از سلامتی و شادی تو هیچی دیگه نمیخوام

گفتم سلامتی ،آدم وقتی از دستش میده تازه قدرش رو میدونه .مثل چند وقت پیش که دوباره یه ویروس از خدا

بیخبر اومد سراغت و روزهای خیلی سختی رو برای تو نازنین و همه ما رغم زد.فاصله بین عید فطر تا غدیر

بدترین روزهایی بود که تا حالا تجربه کرده بودم. سرفه های شدید ،عطسه آبریزش بینی تب اسهال و استفراغ

و از همه بدتر آب شدنت و زجری که میکشیدی و کاری از دستم بر نمیومد

الهی فدات شم که اینقدر مقاوم وصبوری. شب تا صبح سرفه کردن و خلط بالا آوردن یه آدم بزرگ رو از پا در میاره

چه برسه به بچه کوچولو.ولی تو پای این روزهای سخت هم وایستادی و نشون دادی که دخمل مامان الهامی.

هر کی تو و حال عمومی تو رو میدید باورش نمیشد مریضی .بازی میکردی پارک میرفتی بلند بلند میخندیدی

ولی....

عشق مامان گذشت ،گذشت .....

بالاخره بعد از ده روز همه چیز تموم شد و خدا دوباره لباس تندرستی رو تنت کرد .هزار بار شکرش ....

اما جونم برات بگه از پیشرفتای ناز گل خانوم:

هرچند به خاطر بیماری و گلو دردت خیلی از اشتها افتادی ولی برات بمیرم که هنوز با من سر غذا خوردنت

همکاری میکنی.به پیشنهاد دکترت دادن شیرهای طعم دار رو برات شروع کردم که به شیر موز خیلی علاقه

نشون دادی و منم از فرصت استفاده کردم و موقع صبحانه بهت میدم.البته لقمه نون و کره هم خیلی دوست

داری.

دیگه من و بابا داوود رو به اسم بابا و مامان صدا میزنی .وااااااااااااااااااااااااااااای نمیدونی چه حسی بهم دست

میده وقتی بهم میگی مامان.

از شمارش اعداد غیر از سه و ده عدد دو رو هم یاد گرفتی .ازت میپرسیم مامان شه شه رو چند تا دوست داری میگی ده تا.با گوشی های موبایل لمسی خیلی خوب کار میکنی که برام عجیب بود.وقتی جیش میکنی دستت رو به پوشکت میگیری و میگی جیش .

از صدای حیوانات صدای زنبور و سگ و گربه رو بلدی.صدای زنبور ززززززززززززر،صدای سگ هاپ هاپ،صدای گربه

مییییییی.

دیگه هر چی بهت میگیم خوب میفهمی.عاشقققققققققققققققققتم.دوست داری خودت لباسهات رو بپوشی

سرت رو شونه میکنی و برای خودت گل سر میزنی.با شنیدن صدای اذان یا روضه دستات رو بلند میکنی و یه چیزهایی که فقط خودت میدونی زمزمه میکنی.موقع نماز خوندن ما یه مهر برمیداری و سجده میکنی.

از میوه خوردنت بگم که فقط کافیه یه سیب دستت بدم دیگه تمام خونه پر از تفاله های سیب میشه.کلا تمام میوه ها رو گاز میزنی ابش رو میگیری و تفاله هاش رو میدی بیرون.البته غیر از موز.

شدیدا یه خوردن اسمارتیز و شکلات کاکائویی علاقه داری.

 

روزهای سخت مریضی

سبزی پاک کردن دخملم

مدل جدید خوابیدن

کار در آشپزخونه

اولین زخم پای جیگرم

درست کردن برج مکعب

عروسک مورد علاقه که شبا قبل از خوابیدن خودت اون رو خواب میکنی

نهال با موهای خرگوشی

اولین پوشش پاییزی

علاقه شدید به بازی با ماشین

بازی با گوی جادویی

 

دختر عزیزم با آرزوی هفده سالگی و .....

 

 

 

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان آتریسا
5 آبان 93 9:01
دوست عزیزومقاومم سلام .خیلی خوشحالم که حال نهال جونم خوب شده .مطمئنم که حال اون که خوب باشه حال توهم خوبه مگه نه؟ هفده ماهگی دخترطلامون مبارک ان شااله ازهفده سالگی اش بنویسی.دلمون براتون تنگ شده بیایدپیشمون
مامان الی
پاسخ
قربونت برم عزیزم.واقعا بچه میشه همه چیز آدم.برای تو و آتریسا جون هم آرزوی شادی و سلامتی دارم.