دومین بهار با نهال جووووون
سلاااااااااااااااااااااااااااااااام عشقم ،نهالم
عیدت مبارک
مامان جون خیلی ازت معذرت میخوام که اینقدر دیر اومدم .باور کن خیلی سعی کردم که به موقع وبلاگت رو به روز
کنم ولی جور نشد .خیلی حرف برا گفتن دارم که فکر نکنم بتونم یه دفعه همش رو بزنم وبه همین خاطر بیشتر
عکس های خوشگلت رو میذارم.
این بهار هم مثل سال قبل یه حس و حال دیگه ای داشت چون یه فرشته خوشگل و نازنازی خونه سرد و ساکت ما
رو به بهشت تبدیل کرده بود.من هر چه قدر سرم رو روبه آسمون کنم و به خاطر وجودت خدا رو شکر کنم ،باز هم
از عهده شکرش بر نمیام.
این هم یه گزارش تصویری از بهار 94 و مهمونی ها و سیزده به در
مهمونی خونه خاله اکرم (خاله بابا داوود)
مهمونی خونه خاله اشرف (خاله بابا داوود)
خدا نکنه جایی لوازم آرایش ببینی ،شروع میکنی به باز کردن و به سر و صورت مالیدن
بابا داوود دوتا خاله خیلی خوب داره که تهران هستن و تا حدودی تنهایی ما رو پر کردن. ما برای عید دیدنی فقط همین جاها رفتیم و شما هم خیلی شیطنت کردی .
چند روزی که کاشان بودیم:
منتظر آوردن بستنی که خیلی دوست داری
سیزده به در هم رفتیم سورتمه تهران که تو دربند بود .
ناهار هم رفتیم رستوران اردک آبی تجریش که حسابی خوردیم
این هم از عید امسال عزیزم
دوستت دارم