نهالنهال، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

دنیای شیرین نهال

روز دختر وپانزدهمین ماهگرد

1393/6/9 18:05
نویسنده : مامان الی
1,003 بازدید
اشتراک گذاری

 

تو را دختر مینامند،مضمونی که جذابیتش نفس گیر است...

دنیای دخترانه تو ،نه با شمع وعروسک معنا پیدا میکند ونه با اشک وافسون!

اما تمام اینها را هم در برمیگیرد...

تو نه ضعیفی ونه ناتوان،چرا که آفریدگارت تو را بدون خشونت و زور بازو می پشندد...

اشک ریختن قدرت تو نیست،قدرت روح توست.اشک نمیریزی تا توجهی را جلب کنی،با اشک روحت را جلا میدهی...

خانه بی تو سرد وساکت است چرا که شور وهیجان زندگی با صدای بلند حرف زدن،وموسیقی گوش دادن نیست

زندگی ترنم لالایی آرامش بخشی را می طلبد که خدا در جادوی صدای تو نهفته است...

تو تنها با ازدواج کردن ومادر شدن نیست که معنا میگیری.تو به تنهایی معنا داری

معنای عمیقی که در واژه  دختر  بودن است...

اگر فرهنگ غلط وکوتاه نظری تو را ضعیفه بخواند باز هم قوی تر از قبل ،از پشت همین واژه سربلند میکنی

ولبخند میزنی

چرا که خداوند تورا  دختر  آفریده است وهمین برای تو کافیست....

 

نهالم ،دختری از جنس بهار

روزت مبارک

 

سلام به عشق زندگیم .

خوبی گلم .؟من با یه عالمه تبریک برات اومدم.اولین تبریک برای پانزده ماهه شدنت  که تقریبا مصادف شده بود

با روز دختر .بهمین خاطر ما یه جشن کوچولو تو شرکت بابا داوود گرفتیم

دومین تبریک بابت شکفتن چندتا مروارید پشت سر همدیگه هست که حسابی هر دومون غافلگیر شدیم

ولی با توجه به مقاومت خوبی که داری ،حسابی از پسش بر اومدی و زیاد مشکل خاصی پیش نیومد

سومین تبریک به خاطر اومدن یه زندایی جدید از جنس خوشگل و مهربونه .اره عزیزم دایی ایمان داره داماد

میشه واین روزها حسابی سر گرم تدارک مراسم عقدکنون هستیم.

 

یه خبر دیگه دارم که تو پست بعدی میگم عزیز دل مامان.

 

 

 

تو شرکت بابا داوود حسابی مشغول اتیش سوزوندن بودی .

 

هروقت میریم شرکت بابا داوود همه رو از کار بیکار میکنی. مرتب از این ور به اون ور میری واز شدت هیجان وخوشی جیغ میزنی.جلو ی هر اتاقی وامیسی ودالی میکنی.

 

عصر همون روز هم به خاطر این مناسبتهایی که داشتیم از سر ذوق یه لباس خیییییییییییییییییلی دخترونه تنت کردم وبا هم راهی پارک شدیم

با با داوود به خاطر کارهایی زیادی که این روزها داره نتونست ما رو همراهی کنه.ولی باهاش تماس گرفتم وگفتم کادوی نهال جون یادت نررررررررررررررره

 

الهههههههههههههههی مامان فدای اون قدمهات بشه

این روزها یکی از میان وعده هایی که خیلی دوست داری وگاهی چندتاش رو در روز میخوری دنت هست

اینقدر دوست داری که اگه ازت غافل بشم ظرفش هم لیس میزنی

 

 

اینهم کادوی مامان وبابا برای نهال جونمون

نهال عزیزم

به خاطر وجود تو تمام زندگی ما غرق شادی شده است

خدایا تو را سپاس به خاطر وجودش

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان آتریسا
12 شهریور 93 11:30
به به چه خبرای خوبی ان شااله همیشه همیشه به خوشی .اول ازهمه روزدخملی شازده دخترمون مبارک .دوما ماهگردت مبارک وسوماعروسیادیگه خیلی مبارک.وای الهام جون باشنیدن دامادیش کلی ذوق زده شدم ,آخه تصورمن ازایمان همون ایمان کوچولی قدیمی دبیرستانیه نه یه داماد...خیلی خوشحال شدم ازقول من خیلی خیلی بهش تبریک بگو
مامان الی
پاسخ
مرسی نفیسه جون.اره میبینی چطوری داره عمرمون میگذره.یه روزی میاد که خبر عروسی نی نی هامون رو بهم میگیم انشاالله